جوجوی من

سلام عزيزم شما چند روزى ميشه که وارد ده ماهگى شدى ،چقدر زود گذشت انگار همين ديروز بود تو دل من تکون ميخوردى چقدر لذت بخش بود خدايا اون لحظه ها رو نصيب هر زنى بکن چقدرکيف ميکرد بابايي وقتى محکم تکون ميخوردى دستشو ميزاشت روشکمم و ميخنديدواى چى شد من ميخواستم از الان بنويسم باز رفتم گذشته،شما الان 70سانت قد دارى  و9:100وزن دارى،هرجا ميريم همه بغلت ميکنن،آخه تو خيلى بانمکى مخصوصا عمو شعبان تا تو رو ميبينه فورا بغلت ميکنه خوب دختر گلم باز به زودى ميام برات مينويسم ميبوسمتتت

سلام عزيزم اين روزا امتحانام شروع شده،فقط دعا ميکنم هرچه زودتر تموم بشن و من وقت بيشترى باهات باشم

سلام عزیزم این وبلاگ رو برات درست کردم تا همیشه خاطراتت رو اینجا ثبت کنم وبلاگت مبارککککککک هورای من